ای برای شعله ها خاموشی برغم وغصه ی ما می کوشی شانه ام را خالی از دردی کن که تو هر شب به دلم می پوشی ما به تاریخ جهان فریادیم یک تمدن خوبی از دست دادیم ما به تعبیر همین دولت زرد همه از دست زمان بیدادیم لب جغرافی این کوه سترگ قله ی درد جهانی از مرگ رو به حاشیه ها نمی کند حق بین المللی ما را درک روبروی هم واز هم دوریم ما به بیچارگی هم کوریم درد همدردی ما آسان است بی تفاوت شده ومجبوریم اگر آغاز جهان زیبا نیست اگر این دغدغه ی دنیا نیست ما به پایان زمین منتظریم
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت